آرشا وتابستان 92
همانطور که گفتم آرشا این روز ها را درخانه وکنار عمه جون (پرستارش )سر میکنه وحسابی حوصله اش سر میره برای رهایی از کلافگی وروزمرگی تصمیم گرفتیم آرشا جون رو کلاس زبان بفرستیم .اما بعد از یک جلسه گفت توی کلاس سردرد گرفتم ودیگه دوست ندارم برم .بنابراین دیگه کلاس نفرستادمش چون خودم هم به این نتیجه رسیدم که کلاسش کسل کننده است .حالا کتابهای زبان رو گرفتم که خودم توی خونه باهاش کارکنم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی